این جمله با کلمه ای یک حرفی آغاز می شود٬ کلمه دوم دو حرفی است٬ سوم سه حرفی، چهارم چهار حرفی تا بیستمین کلمه بیست حرفی!
I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancing indecipherability, transcendentalizes intercommunications incomprehensibleness
ترجمه ی جمله :
نمیدانم این دکترهای خانوادگی این دست خطهای گیج کننده را از کجا کسب می کنند. با این حال سواد پزشکی انها غیر قابل کشف بودن این دست خط ها را جبران کرده است.
سلام دوستان
در این بخش جدید با همکاری یکی از صفحات اینستاگرام ( slang_ir ) , شما را با زبان عامیانه مردم امریکا ( slang ) آشنا خواهیم کرد. زبانی که در گفتار های روزانه و گاهی بین یک گروهی خاص همانند نوجوانان رایج است. اگر به اینستاگرام دسترسی دارید ، پیشنهاد میکنم حتما این صفحه را فالو کنید. با تشکر از ادمین Slang_ir
بخش دوم : Na
به معنی "نه" از شدت کم تری نسبت به "نخیر" فارسی برخوردار است.
به صورت های دیگری هم نوشته می شود.: Naw - Nah- Uh-Uh
هشدار : هیچوقت د.بار پشت سر هم کلمه na رو به کار نبرید یعنی Na-Na چ.ن به معنی بخشی از اندام خانم ها میشود.
A: Want to go to a rave tonight ?
می خوای بری جنجال به پا کنی؟
B: Nah.I'm going to kick-it at my neighbor's place .
نه بابا. میرم دوره همی پیش همسایمون.
بخش سوم : Buy it
این اصطلاح به معنی " در حال مرگ به خاطر صدمه زیاد "
A: Holy shit, that was a bad wipe out.
خدای منو بد جوری زخمی شده (غالبا به خاطر سقوط).
B: Yep, he really bought t .
آره . واقعا داره می میره .
To be continued ...
بخش اول : کلماتی که معنی خداحافظی را دارند
1. Be easy
2. Catch later
3. Five thousand بعدامیبینمت هم معنی میده
4. Hang loose اگر این کلمه به عنوان
فعل به رود به معنی ریلکس و ارام میباشد
5. Deuces
6. Have a good one
7. ta-ta بیشتر در انگلیس کاربرد دارد
Keyboard
چه کسی برنده شد؟
Communication
Board
کامیون کی شن ها رو برد؟
Morphine
باید بیشتر فین کنی
MissCall
دختر نا بالغ را گویند
Freezer
حرف مفت
Acer
ای آقا!
Welcome
دهن لق
Manual
من و بقیه
Accessible
عکس سیبیل
Refer
فر کردن مجدد مو
Insecure
این سه نابینا
Legendary
ادارهٔ محافظت از لجن و کثافات شهری
Subsystem
صاحب دستگاه
Comfortable
بفرمایید سر میز
Cambridge
شهری که تعداد پلهایش انگشت شمار است
Hairkul
آنکه روی شانههایش مو دارد
UNESCO
یونس کجاست؟
Damn
You All
دم همتون گرم
Latino
لات بازی ممنوع
Savage Blog
ساوجبلاغ
Elephants are the only animals that cannot jump
فیلها تنها موجوداتی هستند که نمیتوانند بپرند
The body’s strongest muscle is our tongue
قویترین ماهیچه بدن، ماهیچه زبان است
All polar bears are left handed
خرسهای قطبی چپ دست هستند
Crocodiles cannot stick out their tongue
سوسمارها نمیتوانند زبانشان را بیرون بیاورند
Butterflies taste with their feet
مراکز چشایی پروانه روی پاهایش قرار دارد
A duck’s quack has no echo, and nobody knows why
صدای اردک اکو ندارد وهیچکس هم دلیل آنرا نمیداند
It is impossible to sneeze with your eye’s open
امکان ندارد بتوانید با چشم باز عطسه کنید
Starfish have no brains
ستاره های دریایی مغز ندارند
Thomas Edison was afraid of the dark.
ادیسون از تاریکی می ترسیده است
بخش دوم
در این بخش ریشه روز های هفته گفته میشه ، نکته جالب اینجاست که روز های هفته در ایران باستان دقیقا به همین نام ها بوده . هر روز به یک سیاره تعلق داره و دارای رنگ مخصوص به خود است.در یونانی نام ها از خدایان اساطیر گرفته شده.
در ابتدا توضیح Anglo Saxon.
A member of one of the Germanic peoples, the Angles, the Saxons, and the Jutes, who settled in Britain in the fifth and sixth centuries.
Day Anglo Saxon Romans Persia Color
Sunday Sunnandage Sun مهرشید yellow
Monday monoandage moon مهشید green
Tuesday Tiu's day Mars بهرام شید red
Tiu : The god of war خدای جنگ در اسطوره
Wednesday Woden's day Mercury تیر شید turquoise
Woden : The chief god از خدایان اصلی انگلو ساکسون ها
Thursday Thor's day Jupiter هرمز شید light brown
Thor : the god of thunder خدای تندر
Friday Frigga Venus ناهیدشید یا آدینه White
Frigga : goddess of love / marriage الهه عشق و ازدواج
Saturday Saturn Saturn کیوان شید Black
Saturn : the god of farm / agriculture خدای مزرعه و کشاورزی
بخش اول
دز این بخش سعی میکنیم علت نام گذاری ماه های میلادی و روزهای هفته رو برای شما دوستان قرار بدیم. بهتر دیدیم با شعری شروع کنیم که تعداد روزهای هر ماه و به ما یاداوری کند . منتظر پست های بعدی بمانید و ما را همراهی کنید. منتظر نظرات شما عزیزان هستیم.
Thirty days have September,
April , May and November ,
All the rest have thirty-one ,
Except February alone ,
And that has 28 days clear ,
And 29 in a leap year
Leap year سال کبیسه
داستان اول
A 45 year old woman had a heart attack and was taken to the hospital. While on
the operating table she had a near death experience. Seeing god she asked “is
my time up?” god said: “ no , you have
another 43 years , 2 month and 8 days to live upon recovery. The woman decided
to stay in the hospital and have a face-lift , liposuction
, breast implants and a tummy tuck. She even had someone come in and change her
hair color and brighten her teeth. Since she had so much more time to live , she figured she might as well make the most of
it. After her last operation , she was
released from the hospital while crossing the street on her way home, she was
killed by an ambulance. Arriving in front of god , she
demanded , “ I thought you said I had another 42 years? Why didn’t
you pull me from out of the path of the ambulance?”
God replied : “ I didn’t recognize you”
ترجمه ی این داستان
خانم 45 ساله ای سکته قلبی کرد و سریعاً به بیمارستان منتقل شد. وقتی زیر تیغ جراح بود عملاً مرگ را تجربه کرد. زمانیکه بی هوش بود خدا را دید. از خدا پرسید: آیا زمان مردنم فرا رسیده است؟ خدا پاسخ داد: نه، تو ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز دیگر فرصت خواهی شد. بعد از به هوش آمدن برای بهبود کامل خانم تصمیم گرفت که در بیمارستان باقی بماند. چون به زندگی بیشتر امیدوار بود، چند عمل زیبایی انجام داد. جراحی پلاستیک، لیپساکشن، جراحی بینی، جراحی ابرو و … او حتی رنگ موی خود را تغییر داد و حتی دندانهایش را سفید کرد.
از اونجایی که او زمان بیشتری برای زندگی داشت از این رو تصمیم گرفت که بتواند بیشترین استفاده را از این موقعیت ببرد. بعد از آخرین عملش او از بیمارستان مرخص شد.
وقتی
برای عریمت به خانه داشت از خیابان عبور می کرد، با یک آمبولانس تصادف کرد و
مرد!!! وقتی با خدا روبرو شد بهش گفت: من فکر کردم که گفتی 43 سال و اندی بعد مرگ من
فرا می رسه؟ چرا من رو از جلوی آمبولانس نکشیدی کنار؟ چرا من مردم؟
خدا پاسخ داد؛ ببخشید، وقتی داشتی از خیابون رد می شدی نشناختمت!
داستان دوم
The Loan
Two friends, Sam and Mike, were riding on a bus. Suddenly the bus stopped and bandits got on. The bandits began robbing the passengers. They were taking the passengers’ jewelry and watches. They were taking all their money, too. Sam opened his wallet and took out twenty dollars. He gave the twenty dollars to Mike. “Why are you giving me this money?” Mike asked. “Last week I didn’t have any money, and you loaned me twenty dollars, remember?” sam said. “Yes, I remember,” Mike said. “I’m paying you back,” Sam said.
ترجمه ی این داستان
قرض
دو دوست به نام های سام و مایک در حال مسافرت در اتوبوس
بودند.
ناگهان اتوبوس توقف کرد و یک دسته راهزن وارد اتوبوس شدند. راهزنان شروع به غارت کردن مسافران کردند. آن ها شروع به گرفتن ساعت و اشیاء قیمتی مسافران کردند. ضمنا تمام پول های مسافران را نیز از آن ها می گرفتند. سام کیف پول خود را باز نمود و بیست دلار از آن بیرون آورد. او این بیست دلار را به مایک داد. مایک پرسید: «چرا این پول را به من می دهی؟» سام جواب داد: «یادت می آید هفته گذشته وقتی من پول نداشتم تو به من بیست دلار قرض دادی؟» مایک گفت: «بله، یادم هست.» سام گفت: «من دارم پولت را پس می دهم.»
Prefix : letters that come at the beginning of a word and change its meaning
پیشوند حروفی هستند که ابتدای کلمه می آیند و معنی کلمه را تغییر می دهند.
un - , ir- , il- im- all make negatives
bi- means two
Suffix : letters that come at the end of a word and change its parts of speech
پسوند حروفی هستند که در انتهای کلمه ظاهر میشوند و آدات کلمه را تغییر می دهند. یعنی اسم ، صفت ، فعل ، قید و ...)
-ment , -tion are noun makers اسم ساز
-al , ful , -ic are adjective makers صفت ساز
-ly is adverb and adjective maker ... صفت و قید ساز
مثال های بیشتر را در بخش ریشه لغات دنبال کنید.
برای اینکه یک لغت را راحت تر به ذهن بسپاریم بهتر است با پسوند ، پیشوند و ریشه لغات آشنا شویم. با ما همراه باشید.
بخش ششم
circum , circle : about , around
circumnavigate دور تا دور گیتی یا اقلیمی قایقرانی کردن
clar: clear clarification روشنی ، وضوح
clud , clus : close conclusion اختمام ، پایان ، exclusion ممانعت
cline : lean inclination تمایل ، شیب ، recline سرازیر شدن
contra / o : against , opposite controversy جدال ، ستیزه
To be continued ...
بخش پنجم
ceive , cept : take receive دریافت کردن ، accept قبول کردن
cent : hundred century قرن ، centennial یادبود صد ساله
cerebr : brain cerebrospinal مربوط به نخاع و مغز
cerebrate فعالیت مغزی را نشان دادن
chron : time synchronize انطباق زمانی داشتن
بخش چهارم
aqu : water aquarium اکواریوم ، aquarium قنات
aud : hear audible سمعی ، شنیداری
audience شنوندگان
bell : war bellicose آماده به جنگ ، جنگجو
rebel یاغی ، طغیانگر
card : heart cardiology دانش قلب شناسی
cardiologist متخصص قلب
cert : sure ascertain ثابت کردن
ceed : go proceed پیش رفتن ، exceed تجاوز کردن از
anthro : man , humankind anthropology مردم شناسی
misanthrope مردم گریز
bibl : book bibliography فهرست کتاب
bibliophile (کتاب جمع کن (دوستدارکتاب
graph / gram : write telegram تلگراف
phil : like , love philosophy فلسفه
tele : far , distant telephone تلفن
phone : sound phonology صداشناسی
بخش دوم
miss- : wrong mistake اشتباه
misunderstand اشتباه متوحه شدن
auto- : of or by yourself autobiography نگارش شرح زندگی شخصی
-graph : write autograph امضا biography زندگی نامه
bio - : life biology زیست شناسی
auto- : by itself without a person to operate it
automatic خودکار
ante- : before antedilluvian پیش از طوفان نوح
dilluvian : flood سیل
بخش اول
bi- : two bicycle دوجرخه
lingu : language bilingual دوزبانه
tri- : three tricycle سه چرخه , triangle مثلث ) سه گوش )
psche : mind psychology روانشناسی
logy : study
geo : earth geology زمین شناسی
micro - : very small microchip تراشه
mate : a person who shares something roommate هم اتاقی
teammate هم تیمی
classmate همکلاسی